بیانیه ی حزب ایران آباد در مورد روز کارگر
رهایی طبقه ی کارگر در گرو خودسازماندهی تشکیلاتی کارگران است.
سال 1395 در حالی آغاز شد که حداقل تعیین شده ی دستمزد کارگران هیچ تناسبی با ارقام مربوط تورم از یکسو و حداقل درآمد از سوی دیگر ندارد. در حالی که آمارهای رسمی تورم را 10 تا 15 درصد ارزیابی می کند، آمار مستقل آن را نزدیک به 30 درصد می داند. با این همه حداکثر افزایشی که برای تعیین دستمزد سال 95 در نظر گرفته شده است تنها 10 درصد بوده است. به همین ترتیب، در حالی که عنوان شده است که برای قرار نگرفتن در زیر خط فقر، یک خانوار چهار نفره ی کارگری در شهرهای بزرگ به 3.5 میلیون تومان نیازدارد، حداقل دستمزد کارگران در سال 1395 تنها نزدیک به 812 هزار تومان تعیین شده است. این یعنی در سال ۹۵ هر خانواده چهار نفره کارگری ماهانه معادل مبلغ یک میلیون و ۱۳۴ هزار تومان درآمد خواهد داشت و این رقم کمتر از یک سوم درآمد لازم برای قرار نگرفتن در زیر خط فقر می باشد.
در حالی که نگه داشتن کارگران در نوعی فقر برنامه ریزی شده سیاست همیشه ی رژیم ضد کارگری جمهوری اسلامی بوده است، برای تعیین حداقل دستمزد امسال تمام تلاش دولت روی آن متمرکز بوده است که میزان افزایش حقوق سال 95 دو منظور مشخص را تامین کند: اول این که درصد افزایش حداقل دستمزد کارگران را با رقم دروغین تورم که دولت روحانی تلاش کرده بود در تبلیغات جا بیاندازد هماهنگ سازد و دوم این که، با پایین نگه داشتن این حداقل، در فضای پسابرجام، نیروی کار ارزان را به عنوان یک «مزیت نسبیِ» ایران به سرمایه داری جهانی پیشکش کند تا بلکه از این طریق پای شرکت های غربی را به کشور باز کند و کارگران بی دفاع و ارزان ایران را به مثابه بردگان جدید سرمایه داری قدیمی در اختیارش بگذارد.
براین روند برده سازی کارگران باید موضوعات دیگری را نیز افزود، از جمله: قراردادهای سفید، عدم پوشش بیمه و تامین اجتماعی کارگران، نبود امنیت شغلی، عدم پرداخت به موقع حقوق کارگران (حقوق های معوقه)، محرومیت از برخورداری از حق تشکل یابی کارگری و حتی محروم ساختن رسمی کارگران از حق اعتراض را به لیست بلند بالای مشکلات کارگران ایران افزود. تهاجم مشترک دولت اسلامی و کارفرمایان به کارگران ابعادی چنان بی سابقه به خود گرفته است که ضرورت یک نبرد هدفمند، سراسری و سازمان یافته از سوی کارگران را ناگزیر می سازد.
در شرایط کنونی اقتصادی و اجتماعی کشور، میلیون ها کارگر و خانواده های آنان در ایران محکومند که خود را برای سقوط از «خط فقر» به زیر «خط فقر مطلق» آماده سازند. در پاسخ به چنین واقعیتی، انتخاب کارگران میان تسلیم و مقاومت سازمان یافته است: تسلیم جز نابودی جسمی و روانی آنان و خانواده هایشان چیزی به دنبال نخواهد داشت، اما مقاومت می تواند این سرنوشت محتوم را تغییر دهد؛ مقاومتی که کارگران در طی سال های گذشته و نیز درهمین ابتدای سال 95 به صورت مشخص از خود نشان داده اند. شمار قابل توجه اعتراضات کارگری در سراسر کشور گواه این است که سطح تحمل کارگران در حال رسیدن به حد نهایی خود است و این می تواند منجر به آغاز یک تغییر کیفی شود. در سال 94 شمار این اعتراضات کارگری کوچک و بزرگ به بیش از 5 هزار مورد رسید.
آن چه اما می تواند این اعتراضات پراکنده را به یک حرکت سراسری، با دوام و تاثیر گذار تبدیل کند، همانا سازماندهی هر چه بیشتر مبارزات کارگری در مسیر ایجاد پیوند بین اعتراضات موجود از یکسو و برخوردار ساختن حرکت از یک هدف دراز مدت از سوی دیگر می باشد. هر دو این ضرورت ها در صورتی می تواند به وقوع بپیوندد که تشکل ها و شبکه های کارگری مستقل قدرتمند در صحنه ی کارگری کشور مستقر شده و به فعالیت منظم بپردازند.
فعالان کارگری در داخل کشور نیازمند حمایت جدی و گسترده ی نیروهای مبارز خارج از کشور هستند. این امر باید از طریق پیوندی ارگانیگ میان تشکل ها و فعالان کارگری در داخل ایران و تشکل ها و جریان های حامی کارگران در خارج از کشور صورت پذیرد. پیوندی که نیاز به تلاش و خلاقیت دارد و در آن رابطه ای سالم و سازنده برقرار شود که یک هدف بیشتر نداشته باشد و آن هم تبدیل مطالبات کارگران به یک واقعیت سازمان یافته در مقابل زیاده خواهی رژیم ضد کارگری جمهوری اسلامی باشد. تا موقعی که کارگران سازمان نیافته و دستگاه سرکوب رزیم سازمان یافته است، رژیم برنده خواهد شد.
حزب ایران آباد از کارگران سراسر کشور می خواهد که حرکت های پراکنده ی خود را مجهز به هماهنگ سازی بیرونی و سازماندهی درونی کنند و با قدرت در صحنه حضور یابند. رژیم ضد کارگری جمهوری اسلامی تا زمانی که قدرت کارگران را در صحن کارخانه ها و یا در کف خیابان ها و میادین نبیند، هیچ امتیازی به آنها نخواهد داد. کارگران ایران باید بدانند که گرفتن حقشان در گرو قدرت عملی آنهاست، تجمع و درخواست کافی نیست، باید دست به عمل زد و برای عمل هم باید که سازماندهی کرد. بنابراین حلقه ی گمشده ی مبارزات کارگری در ایران نیست مگر سازماندهی تشکیلات کارگری برای پیشبردی مبارزه ای هدفمند، قوی و مداوم.
از سوی دیگر در خارج از کشور، اطلاع رسانی در مورد حرکت های کارگری داخل کشور در سطح وسیع، جلب حمایت از سندیکاهای کارگری مبارز در سراسر جهان برای مبارزات کارگران ایران، افشای چهره ی ضد کارگری رژیم جمهوری اسلامی در سطح جهانی، دفاع مستقل از منافع کارگران ایران در مجامع بین المللی مانند سازمان جهانی کار، تلاش نزد تشکل های حقوق بشری برای آزادی کارگران زندانی، تامین نیازهای مالی خانواده های کارگران زندانی و یا کارگرانی که به دلیل اعتراض اخراج می شوند و ارائه ی آموزش ها و تجارب مبارزات کارگری جهان از طریق رسانه هایی که به ایران دسترس دارند، برخی از راهکارهای خدمت رسانی پشتیبانان مبارزات کارگری در خارج از کشور به کارگران در ایران است.
حزب ایران آباد به سهم خود از تمامی امکانات خویش برای تقویت عنصر سازماندهی میان کارگران ایران بهره خواهد برد. ما همچنان بر این باوریم که حامیان طبقه ی کارگر، به عنوان تشکل یا فرد، وظیفه دارند شرایطی را فراهم کنند که تشکل های مستقل کارگری بتوانند رهبری مبارزات طبقه ی خود را در دست بگیرند. #
دفتر سیاسی حزب ایران آباد
اول ماه مه 2016
سپاس از عزیزانی که روز کارگر را از جان و دل گرامی میدارند و نه با شعار .
…کارگر را اساس میدانند و با تمام وجود برای طبقه کارگر ارزش قائلند ..
..پاینده باشید.
با افتخار به کارگر زاده بودنم.
ali_farid@yahoo.com